مصاحبه
پیرامون مسائل شهری با فرشاد فرزین کارشناس ارشد شهرسازی که معاون شهرسازی و
معماری شهرداری بوشهر، شهردار خورموج و کنگان، معاون عمرانی سازمان منطقه ویژه
اقتصادی، انرژی پارس جنوبی، مدیرعامل شهر جدید صدرا و مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری
مسکن جنوب .
1- تاثیرات افزایش بی رویه رشد جمعیت و شهرنشینی در سبک
معماری و هویت شهری چیست؟
آنچه
که امروزه در ساختار شهرسازی و نظام شهرنشینی قابل مشاهده است رشد لجام گسیخته هر
دو است. در این عرصه رقابت سرعت شهرنشینی
از نظام برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری افزونتر است. بنابراین نتیجه چیزی
نیست بجز عجله و شتاب در ساختن. ساختن دور از چشم ماموران شهرداری، ساختن بدون
مجوز، ساختن مجاز اما با عجله و غیر استاندارد، ساختن با مصالح نامرغوب، ساختن
بدون نظارت و ... . و آنچه که در این میان فدا می شود و ناپیداست، سبک
معماری و هویت شهری است. ارزشهای معماری، فرهنگی، آیینی و محیطی در یک کلام هویت
شهر را می سازند در زیر خروارها آجر و سیمان و آهن دفن می شوند نه گذشته باقی می ماند
و نه آینده ای روشن پیش روست.
2- مضرات عدم بهره
وری از طراحی شهری در طرحهای جامع را بیان کنید؟
طرحهای
جامع شهری جایگاه و هویت خاص خود را دارند. اگر کهنه اند، اگر ناکارآمد هستند و
اگر صدها عیب دارند باید رفع شود. عدم توجه به طراحی شهری یکی از عیوب عمده طرح
های جامع شهری است چرا که پس از تهیه طرح های جامع شهری مرحله بعد تهیه طرحهای
تفضیلی و تهیه اجرای پروژه های طراحی شهری است. نداشتن حلقه های رابط بین مراحل و
اجزای نظام شهرسازی خسارات جبران ناپذیری به سیما و هویت ساختار شهر وارد می کند
اما نباید فراموش کرد که تا کنون نیز چارچوب معین و تعریف شده ای برای تبیین
جایگاه طراحی شهری در طرحهای جامع شهری ارائه نشده است.
3- آیا ایجاد سبک خاص معماری اسلامی (پس از انقلاب ) میسر
خواهد بود؟
در
طول تاریخ به دلیل گرایشهای ویژه حکومتها، معماران، هنرمندان، صنعتگران و شرایط
ویژه زمانی و مکانی، سبکهای خاص معماری تعریف شده که به راحتی هر دوره را، حتی در
عین تشابهات عمده از دوره قبل یا بعد خود جدا می کند. در دوره پس از انقلاب ارزشها
و اصول ویژه ای مطرح شد که دردوره حکومت قبل مطرح نبود به این مهم باید ویژگی های
تمدن ایرانی را نیز افزود . هویت اسلامی در ترکیب با معماری ایرانی سبکی را ایجاد
کرده که دوره پس از ورود اسلام به ایران یا سبک ایرانی-اسلامی مطرح است و آن را از
سایر دوره ها یا سرزمین ها متمایز می گرداند. بدون شک دوره پس از انقلاب می تواند
در زنده کردن و اعتلای این سبک بسیار موثر باشد.
4- شیوه معماری و شهرسازی بیانگر هویت یک شهر است، این بی
هویتی های موجود در شهرهای ما خصوصاً شیراز چگونه می تواند سامان یابد؟
جواب
بسیار ساده است"توجه به هویت ها" اما انجام آن بسیار سخت چون مهندسان و
استادکاران ما بسیار هندسه ای شده اند، هدف آنها فقط ساختن، جلب توجه، سریع ساختن، شیک ساختن و مواردی مثل آن است نه
خوب ساختن تضاد و فاصله بسیار بین معماری سبک کریم خانی با معماران امروز بیانگر
این موارد است. هویت ایرانی و شهری (ایرانشهری) نه تدریس می شودو نه خواسته می
شود. معماران و مهندسان ما چقدر از تاریخ، آیین، اصول و ارزشهای ایرانی و اسلامی و
تمدن ایران می دانند و اگر می دانند تبلور کالبدی آن را چگونه میسر می سازند؟
5- عدم روابط چهره به چهره اجتماعی و هیاهوی شهری و ترافیک
که ناشی ا زشهرهای نا متجانس و بی قواره
هستند در ناهنجارهای فرهنگی و اجتماعی به چه میزان موثر هستند و راههای کاهش آن
چیست؟
محمد
لعل سیناسور اندیشمند بزرگ عرب می گوید شهر هنر زیستن انسانها در کنار یکدیگر است.
نظام
شهرسازی و شهرنشینی (بهتر بگوییم شهرگرایی) امروز کنار یکدیگر است اما هنری دیده
نمی شود. شهرها مظهر حضور، روابط اجتماعی، گفتگو به معنای ارتباط تکامل ملتها و
اقوام و محل تعالی و تکامل هستند. فضاهای شهری امروز آیا چنین امکانی را فراهم می
آورند؟ امروزه شهرسازی و معماری ما به شدت خود را به ماشین وابسته کرده است و
انسان را فراموش کرده است. در این راستا عکس العمل انسان بی هویت و یا با احساس بی
هویتی چه می تواند باشد؟
6- آیا به نظر شما مدیران شهری و دست اندکاران طرح های جامع
و تفضیلی ضرورت و اساسی بودن طراحی شهری را درک کرده اند؟ و دلیل عدم اجرای طراحی
شهری در این طرح ها چیست؟
این
را مدیران شهری به ویژه آنان که در رده های بالا و ثابت مسئولیتی قراردارند بهتر
می توانند جواب دهند. اما در شهر های کوچک و دور افتاده اگر هم مدیران به این درک برسند،
آنقدر مسئله حل نشده دارند که مشکلات شهری فرصتی برای تفکر و عمل در این عرصه را
باقی نمی گذارد.
7- برای هویت بخشی به شهر چه میزان به فرهنگ، اقتصاد و
ویژگی های اجتماعی باید توجه کرد؟
ببینید
اقتصاد شریان حیاتی برای زندگی است. تولید، عرضه و مصرف شاخصه های اصلی اقتصاد
هستند اما مازاد اقتصاد هنگامی که تبلور کالبدی می یابد اگر بدون پشتوانه هویتی
باشد بی هویت و بی قواره و ناموزون و زشت می شود. کاشان پایتخت نبوده و در شکل
گیری و توسعه آن اقتدار سیاسی و حکومتی بسیار کمتر از اصفهان و شیراز موثر بوده
اما به دلیل هویت و اصالت عمیق آن تبلور کالبدی مازاد اقتصادی آن چیزی است که امروزه
به نام تمدن کاشان شهرت جهانی یافته. برای هویت بخشی به شهر تعامل شدید بین فرهنگ
و اقتصاد غیر قابل انکار است.
8- به نظر شما سیاستگذاری های جدید و مداخله دولت و عوامل
اجرایی آن در تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در معماری و شهرسازی به چه
میزان تاثیر خواهد داشت. این تغییرات در کالبد یک کلان شهر چه مزیتهایی به همراه
دارد؟
جواب بسیار ساده است: خیلی زیاد. در نظام تمرکزگرای
جهان سومی همه چیز از بالا جاری و ساری می شود حتی اگر آن را انکار کنیم. بهترین و
بیشترین اساتید، کارشناسان،مدیران و متخصصان در مرکز هستند. ارتباطات جهانی با
مرکز بیشتر برقرار می شود. تصمیم ها در مرکز گرفته می شود. بودجه ها از مرکز می
آید و اعتبارات در مرکز تصویب می شود، کوچکترین نوآوری و خلاقیت در شهرهای دیگر
باید زیر نظر مرکز باشد و به نام آنها تمام شود. کلانشهر های دوم و سوم و ....
کشور هم چون با فاصله زیاد جمعیتی، اقتصادی و مدیریتی از مرکز کشور قرار دارند از
این قاعده مستثنی نیستند اما تفاوتهایی را دارا می باشند. چرا شیراز با هویت و
فرهنگ ویژه خویش که تهرانی ها آن را پایتخت فرهنگی ایران می خوانند نباید استقلال در
سیاستگذاری داشته باشد و نتواند خودش باشد. لازم نیست مزیت ها را بشماریم پیش از
آن باید زمینه ها را فراهم کنیم.
لینک خبر