ریشه شاهان ساسانی از
استان پارس بود وآخرین دودمان پیش از دوره اسلامی بودند، بمدت ۴۲۷ سال فرمانروایی کردند.بعد از هخامنشیان
برای نخستین بار کشور ایران را یکپارچه و زیر نظر یک دولت شاهنشاهی اداره
کردند.آثار باستانی ومعماریهای بجا مانده از این دوره بسیار ارزشمند است . قلعه
ایزدخواست نیز در این دوران بنا شده.
قلعه
ایزدخواست در بخش مرکزی شهرستان آباده ، که با قدمتی ۲۰۰۰ساله
از عجایب مهندسی شهرسازی ایران باستان است که بر روی صخره ای رسوبی بنا شده . تنها
راه ورودی آن، پل متحرک چوبی است.
از سه طرف دیگر پرتگاهی با ارتفاع ۶متر و در برخی قسمتها ارتفاع
تا ۱۵ متر هم میرسیده. که این موقعیت جغرافیایی ، قلعه را برای دشمنان غیر قابل نفوذ
می کرده.
قلعه،
خانه های کوچکی بدون حیاط داشته که افراد در همزیستی نزدیکی باهم بوده اند.مصالح
سبکی مانند خشت و چوب در ساخت این خانه ها استفاده شده که بدون فشار بر کف قلعه
،خانه هایی با چند طبقه هم میتوانستند بنا کنند.
در
پایین دیوارها از سنگ چین ودر بالا از خشت خام استفاده شده
سقف
وطاقچه ها هلالی و در برخی جناقی بوده
کارگاه
رنگرزی درون قلعه نشان از خودکفایی و علم مردمانش بوده وتنها نقش برجسته بجا مانده
در این قلعه از زمان ساسانیان را می توان بر دیوار این کارگاه دید.
برخی
بناهای داخل قلعه به دلیل تخریب،دوباره بازسازی شد.مانند حمام قلعه که حدود ۲۰۰ سال پیش توسط شخصی خیر به سبک بناهای
دوره صفوی ساخته شد.این حمام شامل دو قسمت ( رختکن ومحل استحمام) بوده و محلی که
آب را برای استحمام گرم می کردند.
آتشکده
قلعه نیز نشان از داشتن دین زرتشت مردم وطبقه اشرافیت وموبدان و روزگار پررونق قبل
از اسلام در این قلعه بوده.که بعد از حمله اعراب و ورود دین اسلام به این منطقه
مسلمانان با ساختن غیر اصولی منبردر گوشه ی آن و گذاشتن مناره در بام،این آتشکده
را یه مسجد تبدیل کردند.
وحالا
قلعه ایی که برگی از تمدن و تاریخ ایران است،ویرانه ایست بر فراز تپه ای که با بی
مهری در ۷ کیلوتری شهر ایزدخواست رها شده.در سکوت
ابدی درون قلعه دیوارها با بغضی در خود فرو می ریزند و بدور از چشم بسته ی متولیان
امر، بر حجم خاک می افزایند.
ای
کاش مسولان استان برای مرمت این بنای ۲۰۰۰
ساله ، اعتباری اختصاص دهند که اگر این اتفاق خوش پیش بیاید به اعتبار حضور
گردشگران داخلی و خارجی،کسب و کار مردم محروم این شهر نیز رونق میابد.
برای
رسیدن به قلعه، نه ورودی شهر و نه حتی در شهر یا نزدیکی قلعه تابلویی وجود ندارد
.فقط با پرس و جو از مردم محلی، شاید بتوان به این مکان رسید.آثار به ثبت رسیده
تابلویی از شماره ثبت یا معرفی اثر در کنار خود دارند ،اما قلعه ایزدخواست از
داشتن این هم بی نصیب مانده.
یادمان
باشد ، پاسداری و حفظ میراث تاریخی یک قوم وظیفه ملی است. آگاهی از پیشینه فرهگی و
باستانی هرمنطقه برای مردمانش واجب است تا بدانند شیوه زندگی اجدادشان را ومشکلات
کنونی شان را ریشه یابی کنند.وقتی تمدنی را فراموش میکنیم ، تاریخ آنرا از بین
برده ایم.
امید
که مسولان گوشه چشمی به این کشتی به گل نشته کنند.
خبر پارسی 93/12/03 –
پردیس شریف