مصاحبه مجله تخصصی معماری ویلا با مهندس مهرداد ایروانیان در پیرامون مسکن اجتماعی

مصاحبه مجله تخصصی معماری ویلا با مهندس مهرداد ایروانیان در پیرامون مسکن اجتماعی
«مهرداد ایروانیان» در سال ۱۳۳۶ در شهر شیراز متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر گذراند و به توصیه‌ی پدرش و جهت آشنایی با دنیای صنعت عازم کشور آمریکا -شهر مرزی اِل پاسو در ایالت تگزاس- شد. وی  پس از ثبت نام در رشته‌ی طراحی صنعتی به‌دلیل علاقه‌اش به نقاشی و استعدادی که در این زمینه داشت به دپارتمان‌های هنری رفت‌وآمد می‌کرد تا اینکه در همان سال برای شرکت در یک کنسرت موسیقی گیتار به کشور مکزیک سفر کرد و  با رشته‌ی معماری آشنا شد. این سفر، مسیر تحصیلی و حرفه‌ای او را برای همیشه تغییر داد. ایروانیان تحصیلات معماری خود را در دانشگاه "یو اِس اِل" در شهر لوئیزیانا در آمریکا به‌پایان رسانید و پس از بازگشت به ایران خانه‌ای برای خود طراحی و اجرا کرد که اولین پروژه‌ی حرفه‌ای او به‌حساب می‌آید. وی به سفارش وزارت راه و شهرسازی پروتوتایپ‌های  مسکونی از شهر شیراز در پروژه‌ی "نمایشگاه اسکان" را در سال ۱۳۶۸ در موزه‌ی هنرهای معاصر ارائه داد. این نمایشگاه به‌دنبال بررسی و نمایش شهرهای جدید در ایران بود. او در سال 1370 به‌همراه تنی چند از معماران، "سازمان طراحی معاصر شیراز" را بنیاد نهاد و پروژه‌های مختلف شهری و عمرانی را برای شهرداری شیراز انجام داد. روایتگری و زمینه‌گرایی هر دو در زبان معماری او وجود دارند و هم‌زیستی متوازنی بین اشیا، انسان و محیط در کارهای او  به‌چشم می‌خورد. ایروانیان برنده‌ی جوایز متعدد داخلی و بین‌المللی است و در کنار تدریس، داوری مسابقات معماری مختلفی را نیز عهده‌دار بوده است.

مهندس مهرداد ایروانیان معمار


باتوجه به پیشینه‌ی همکاری‌هایتان با وزارت مسکن و شهرسازی، نمودار شاخصه‌های کیفی مسکن در ایران در طول چند دهه¬ی گذشته‌ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من فکر می‌کنم که نوسانات مختلفی در بحث کیفیت مسکن وجود داشته است. در بعضی از دوره‌ها و بخش‌ها نکات مثبت و خوبی دیده می‌شود و در بخش‌های دیگر نیز نکات منفی قابل رؤیت است؛ درمجموع، سیری تکاملی را برای این نمودار نمی‌بینم و باید بگوییم که ازلحاظ کیفی در حوزه‌ی مسکن دچار تنزل هستیم.

کدام‌یک از شاخصه‌های کیفی مسکن برای شما از حساسیت بیش‌تری برخوردار است؟
پاسخ به این پرسش کمی پیچیده است. وقتی راجع‌به کیفیت صحبت می‌کنیم، این بدان معنا است که از حداقل‌ها عبور کرده‌ایم. در اینجا پاسخ به اینکه مسکن برای هر فرد به چه مفهوم است اهمیت پیدا می‌کند. کیفیت برای هر شخص، مجموعه‌ای از پاسخ‌ها به رویدادهای آن شخص است؛ علاوه‌بر این، من فکر می‌کنم ایجاد کیفیت در فضاهای مسکونی به کیفیت اشیا، نحوه‌ی ارتباط و هم‌زیستی آن اشیا با اشخاص نیز وابسته است.

منظور شما از حداقل‌ها چیست؟
منظور من همان حداقل‌های کیفی برای زندگی هستند؛ مانند آسایش، دما، نور و تناسبات استاندارد. این حداقل‌ها می‌توانند الزامی باشند و به طراح دیکته شده و برای همه‌‌ی انسان‌ها یکسان ارزیابی شوند؛ اما ایجاد کیفیت از شناخت انسان و نحوه‌ی تعامل او با اشیا بسیار شخصی است و مطلوبیت آن برای افراد مختلف یکسان نخواهد بود و حتی ممکن است برای شخصی مطلوب و برای دیگری آزاردهنده باشد.

لطفاً یک مثال بزنید!
برای مثال، "فضای اضافه" در یک واحد مسکونی برای من اعتبار زیادی دارد. طی کردن مسافت در مسکن برای شخص من باارزش است، اما ممکن است این مفاهیم برای دیگری هدر دادن زمان و مکان تلقی شود؛
یا به هر ترتیب طولانی‌تر شدن، مثل صعود، مثل استفاده از جرزها برای حجم غایب.

آیا شما فضاهای "تعریف‌نشده" و انتزاعی در معماری ایرانی و مشرق‌زمین را به برنامه‌های فضایی معماری غربی و منطقی ترجیح می‌دهید؟
شاید هرگز این نوع تقابل میان معماری در ایران و مشرق‌زمین و نقطه‌ی مقابل آن معماری غربی وجود نداشته باشد و اصولاً این یک کلی‌گویی است. شاید بتوان گفت معماری فضاهای تعریف‌نشده در برابر معماری با برنامه‌ی فضایی قرار دارد، اما نسبت دادن فقط به شرق و غرب کاملاً دقیق نیست. در هر دو اردوگاه، گرایشات برنامه و ضدبرنامه وجود دارد. در ایران فارغ از معدود آثار مسکونی اشرافی، طیف وسیعی از خانه‌های متوسط شهری مجبور به تغییر برنامه‌ی فضایی خود بوده‌اند؛ به‌عنوان مثال، نصب تختخواب در یک اتاق اتفاق نمی‌افتد!
اعتقاد من این است که قصد تولید فضا می‌تواند بر عهده‌ی طراح معمار باشد و تعریف کاربری آن فضا توسط ساکنان آن فضا صورت پذیرد. شما این‌روزها تغییر کاربری در فضاهای بسیاری از بناهای بافت قدیمی را توسط ساکنان جدیدش مشاهده می‌کنید که اتفاقاً جواب هم داده است. برنامه‌ها به‌طورمعمول محدودکننده هستند و بنابر قاعده امکان تغییر و تزریق کاربری‌ها را کاهش می‌دهند، اما زمانی هم وجود دارد که شما می‌خواهید کالبد را به اشیا نزدیک کنید و قالب آن را بگیرید؛ درواقع، می‌خواهید ارتباط و تعامل میان یک شی مشخص و فضای قرارگیری آن را به‌جهت شخصی کردن زیستگاه ایجاد کنید. در اینجا مفهوم فضای تابع اشیا در مقابل مفهوم فضای آزاد قرار می‌گیرد.
هر دسته از بناها بسته به نوع تعلقشان به یک طبقه‌ی اجتماعی، دارای خواص متفاوتی هستند. شاید در طبقه‌ی اشراف این تفکیکِ عملکرد منجربه برنامه‌ریزی ثابت و بالطبع گرایشات تزیینی و غیره شود، اما در سطح کلیِ جامعه‌ی شهری که آن هم محدود است، حکم قطعی برنامه‌ریزی، کم‌تر صادق می‌شود. از مسکن روستایی ایرانی نامی برده نمی‌شود، بخشی از فضاهای این خانه‌ها فقط با قصد فرار از گزند شب و روز و نه چیز بیش‌تری ساخته می¬شدند و جمعیت زیادی را در بر می‌گرفتند؛ بنابراین، اشاره به معماری ایرانی باتوجه به گونه‌های متفاوت مسکن مبنی‌بر اقتصاد و جایگاه اجتماعی و تسری قانون کلی بی‌برنامگی در مقابل برنامه‌ریزی کمی دشوار است. همگامی بعضی از گونه‌های اشرافی با معماری غرب یا شرق دور، همان نتایج استیلای برنامه فقط بر اعمال یک سامان محصوریت را به‌دنبال دارد. به غرب مراجعه کنیم، تفاوت عمده‌ی غرب، شروع زودتر انقلاب صنعتی، آشکار شدن طبقه‌ی پرولتاریا و تشکیل مشخص طبقه‌ی متوسط شهری است که طبعاً به ظهور رسیدن شهرهای کارگری، مسکن کارگری، خانه‌های شهری و پتی ¬بورژوا  که مفهوم  مسکن اجتماعی را همراه خود دارد و فرصت به‌وجود آمدن طبقه‌ی متوسط شهری با تقلید از بورژوازی برای ساختن میمیک یک مانشن و بالطبع استمرار آن طی حداقل ۲۰۰ سال و تشکیل یک پروتاتیپ از عملکردهای مختلف کامپکت‌شده و به‌اصطلاح استیلای برنامه بر فضای برنامه‌ی باز، اما غرب نیز به‌راحتی در چهارچوب برنامه‌ریزی در مقابل بی‌برنامگی قرار نمی‌گیرد.
قرن بیستم مملو از آنتی‌تزهای ضدسامان و مفاهیم مالتی‌اتوود (چندرفتاری) است که به‌‌دنبال به‌کارگیری چندین کارکرد برای یک فضا هستند. دو برهه‌ از جنگ‌های جهانی و مسیر سریع‌السیر سرمایه‌داری ازطریق سرعت جنگ درنهایت به تشکیل جمعیت‌های بی‌هویتِ بی‌طبقه انجامید که عواقبی چون مسکن اجتماعی، سرازیر شدن مهاجران از کشورهای دیگر و بی‌توازنی ناشی از تقسیم کشورها در اثر فشار جنگ را به‌همراه داشت؛ عواقبی که بعدها در تخریب دسته‌جمعی این ساختمان‌ها هویدا گردید.
مهندس مهرداد ایروانیان معمار
چگونه این نگرش در طراحی را در ضوابط و الزامات می‌گنجانید؟
محدودیت‌ها همیشه موانعی در مقابل طراحی آزاد هستند و بی‌تردید همیشه می‌توانند عامل بروز خلاقیت‌هایی نیز باشند؛ این یعنی به کار افتادن هوش هیجانی!

از نظر شما بزرگ‌ترین مانع و معضلی که در حال حاضر در این ضوابط وجود دارد کدام است؟
موانع بسیاری وجود دارد که به‌صورت زنجیره‌وار به‌هم متصل هستند و نمی‌توان یک مورد مشخص را نام برد؛ اما جداسازی فضاهای مسکونی از هم، پیاده و سواره، شهر و بلوک‌های مسکونی بدون پیش‌بینی مفصل‌ها و محله‌های شهری جهت ایجاد پیوند و هم‌جواری‌ها بسیار قابل‌توجه است. کمبود پلازاهای  شهری برای تجمع ساکنان شهرهای امروزی در ایران کاملاً محسوس است.

آیا نمونه‌ی قدیمی از فضاهای تجمع شهری در معماری ایرانی وجود داشته است؟  
خیر؛ من فکر نمی‌کنم که ما از فضاهای تجمع شهری به این شکل بهره‌مند بوده باشیم؛ این مفهوم در گذشته‌ به‌صورتی ضعیف اتفاق می‌افتاد. معماری ایرانی معمولاً از هم‌جواری فضاهای بسته به‌وجود می‌آمد و تراکم جمعیت به‌شکل امروزی در زمان‌های گذشته وجود نداشت؛ مانند تفاوت آگورا  و فروم  که یکی حاصل هم‌جواری بناها و فضاهای منتج از آن است و دیگری مثل فروم که خود در ابتدا به‌وجود می‌آید و ساختمان‌های اطرافش را شکل می‌دهد. با ورود نگرش‌های رنسانس به ایران شاهد چنین تغییری بوده‌ایم، اما عمومیت ندارد؛ نمونه‌ی آن را می‌توانیم در شهر اصفهان ببینیم.

نظر شما در مورد جداافتادگی و محو شدن مفهوم همسایگی میان واحدهای مسکونی و انسان‌ها چیست؟
نیاز به فضاهای تجمعی در شهرهای امروزی و در مقیاس‌های بزرگ به‌واسطه‌ی تغییر سبک زندگی تقویت یافته است. این مسئله مختص شهر تهران و کشور ایران نیست و نمونه‌های آن را در کشورهای مختلف اروپایی هم‌چون فرانسه می‌توانیم ببینیم؛ اما امروزه یک تفاوت بزرگ میان ایران و کشورهای اروپایی وجود دارد و آن این است که جهت تعاملات اجتماعی در این کشورها کیفیت‌های جایگزینی برای پاسخ به این جداافتادگی¬ها ایجاد شده است؛ میدان‌های شهری و پلازاها ازجمله¬ی این کیفیت¬های جایگزین هستند، در حالی‌ که این مسئله در ایران هنوز محقق نشده است.

آیا عصر دیجیتال در تغییر سبک زندگی و تنهایی انسان تأثیر داشته است؟ این مؤلفه در طراحی مسکن آینده چقدر اهمیت دارد؟
با تجرید هرچه بیش‌ترِ جهان تشکیل‌دهنده‌ی ما و اطراف ما و تجزیه‌ی لحظه‌به‌لحظه‌ی تمامی عناصر و شکل‌گیری دوباره‌ی آن به‌صورت‌های نوین و یا تقریباً به‌صورت غیرقابل پیش‌بینی، بی‌تردید روابط نوین نیز بر کمپوزسیون جدید چیره خواهد شد. تنهایی به تعداد زیادی تنهایی تبدیل خواهد شد و سرگردانی انسان هم به مراتب بیش‌تر خواهد شد؛ دیگر یک مکان، قادر به پاسخگویی برای رسیدن به آرامش نخواهد بود؛ چراکه انسان به اجزای ریزتری درآمده است. اکنون این خاصیت با دیوایس‌های همراه و اکستنشن‌های آویزان از ما قابل درک است. ما معذوریت‌های متعدد فرهنگی جهت ارائه‌ی روش‌ها و راه‌حل‌های معمارانه، باهدف برقراری توازن و تعادل در این خصوص را در طی چهار دهه‌ی گذشته داشته‌ایم و فرصت‌های بسیاری را برای بهبود شرایط موجود از دست داده‌ایم. باوجود اینکه اروپاییان در سبک زندگی مجازی خیلی جلوتر از ما هستند، اما پویایی در فضاهای جمعی، کافه‌ها، ورزشگاه‌ها، جشنواره‌های هنری، کنسرت‌ها و غیره هم‌چنان جاری است و پیوندهای انسانی تحت تأثیر تحولات عصر دیجیتال به روش‌های جایگزین حفظ می‌شوند.
 مهندس مهرداد ایروانیان معمار

موضوع اثری که در سال ۱۳۶۸ در "نمایشگاه اسکان" ارائه کردید چه بود؟
موضوع ما طراحی بخشی از شهر جدید برای آینده بود، به¬طوری¬که بر روی وضعیت ترافیک، دینامیک شهری و استاتیک اسکان تمرکز داشته باشد؛ اینکه چه نوع فضاهای الحاقی و سلسله‌مراتبی جهت انتقال و ارتباط این مفاهیم می‌تواند وجود داشته باشد.

آیا پدیده‌ی مسکن اجتماعی را پاسخی برای سبک زندگی مدرن در ایران می‌دانید؟
یک نگاه به مسئله‌ی مسکن در یکصد سال گذشته در کشور ایران بیندازید؛ ۹۵ درصد جمعیت کشور فاقد مسکن شخصی مطلوب و یا مسکن اجتماعی بودند. عده‌ی کمی از مردم ساکن در شهرها از مسکن مطلوب و باکیفیت بهره‌مند بوده¬ و بقیه در روستاها و در شرایط بحرانی قرار داشتند. در دوره‌ی پهلوی اول با توسعه‌ی شهرها، کارگاه‌ها و کارخانه‌های اطراف آن یک طبقه به‌عنوان طبقه‌ی کارگری وارد شهرها شدند. در دوره‌ی پهلوی دوم، ساخت یکسری مجتمع‌های مسکونیِ سازمانی برای ارتشی‌ها و کارمندان دولتی آغاز شد که مفهوم مسکن اجتماعی را می‌توان به‌نوعی در آن‌ها پیدا کرد. در دوره‌ی انقلاب اسلامی، جمعیت وسیعی از نقاط مختلف کشور به‌جهت تملک این‌گونه از فضاهای مسکونی به شهرها هجوم آوردند؛ جمعیتی که فقط تقاضای برآوردن نیازهای اولیه از مسکن در آن‌ها وجود داشت.
مهندس مهرداد ایروانیان معمار
آیا مسکن مهر در ایجاد تعاملات اجتماعی میان ساکنان خویش و شهر موفق بوده است؟
مسکن مهر با شعار عدالت و حق برابری مسکن برای همه‌ی ایرانیان، یکی از فاجعه‌های بزرگ در این زمینه بوده است. این پروژه، نه می‌دانست برای چه کسی ساخته می‌شود و نه می‌دانست به چه منظوری از آن استفاده خواهد شد. ساختمان‌های مسکن مهر هیچ‌گونه پیوند ارگانیکی با محیط و زمینه‌ی خود ندارند؛ چه ازلحاظ اقلیمی و چه ازلحاظ فرهنگی و اجتماعی! بسیاری از ساختمان‌های مسکن مهر در شیراز فاقد متقاضی بوده و فقط سرمایه‌گذار داشته‌اند. در بسیاری از مواقع، ساخت مسکن مهر در ایران غیرضروری بوده و تبعات زیادی به‌همراه داشته است. شاید ایجاد تمرکز یکی از خاصیت‌های این نوع ساختمان‌سازی در دوره‌ی پس از انقلاب بوده باشد؛ امری که خیلی هم ضرورتی در انجام آن وجود نداشته است؛ به‌عنوان مثال، شهر صدرای شیراز، کنده شده‌ی جمعیت از یکسری نقاط دیگر از استان‌های هم‌جوار است که هیچ دلیلی برای ساخته شدنش وجود نداشت؛. در ابتدا قرار بود شهر صدرا یک شهر خوابگاهی در روبه‌روی یک شهرک صنعتی باشد، ولی این سیاست بعدها تغییر پیدا کرد و صدرا بی‌دلیل رشد یافت؛ ساخت مسکن اجتماعی در اینجا بی‌هدف بود و بدون هیچ ضرورتی توسعه پیدا کرد.

این سیاست‌گذاری‌ها از کجا می‌آیند؟
آمارهایی که سازمان برنامه و بودجه و مرکز آمار کشور در مورد کمبود مسکن و اشتغال منتشر می‌کند می‌تواند کاملاً درست باشد؛ یعنی کمبود مسکن در کل کشور وجود دارد، اما پاسخ به آن متناسب نیست؛ بدین‌ترتیب که در نقطه‌ای از کشور کمبود مسکن وجود دارد، اما مسکن جدید در جایی ساخته می¬شود که نیازی به آن وجود ندارد؛ با این وصف هم آمار درست است؛ علاوه‌براین، نگاه کمیتی به این موضوع، کیفیت پروژه‌ها و درنتیجه کیفیت زندگی ساکنان آن‌ها و شهرها را کاهش می‌دهد؛ بدون شک از تونل کارشناسی می‌گذرد و اما از تونل سیاست نیز عبور می‌کند؛ با این حال، علم آمار همان علمی است که نتایج ریاست جمهوری‌ها در کشورها را پیش‌بینی می‌کند و با ورود پارامترهای متغیر کوچک، نتایج عجیب و غریبی حاصل می‌شود.

دوران پیش از انقلاب را چطور می‌بینید؟ مثلاً مجموعه‌ی مسکونی اکباتان براساس چه مؤلفه‌هایی شکل گرفته است؟
الگوهای جذاب مسکن اجتماعی همانند مجموعه‌ی مسکونی اکباتان در دوره‌ی پهلوی دوم در تهران شکل گرفتند؛ این الگوها بیان‌کننده‌ی مفاهیم مدرنیسم در انبوه‌سازی بودند و در پاسخگویی به نیازهای طبقه‌ی متوسط پدیدار شده بودند و در آن زمان بیش‌تر به‌دنبال ایجاد یک تصویر مدرن از مسکن اجتماعی در شهر تهران بودند. نمی‌دانم چقدر از یک پازل ترسیم شده‌ی بزرگ برای نوسازی تهران و پاریسی شدن آن با اتکا به ایماژهای  کوربو را برای خود ترسیم کرده بودند. تهران به‌سرعت در حال مدرنیزاسیون بود و بسیار موفق عمل می‌کرد و هر عملی در این رابطه درست از آب در می‌آمد . اکنون که ما به تک‌تک پارینه‌های آن شهر مدرن نگاه می‌کنیم، رؤیای نگاه متعقل را می‌بینیم؛ این تصویرسازی همراه با کارکرد مناسب، شاید اتفاقی نباشد؛ در جایی دیگر مثل امارات، میل به یک تصویر مگامتروپل منجر به ساخت غول‌های عظیم اعم از مسکونی یا اداری شده که دارای متقاضی نبوده و بیش‌تر برای تثبیت محیط شهری پدیدار گشته‌اند.

 


و نقش اساسی برای ایجاد مسکن باکیفیت در ایران بر عهده‌ی کیست؟
در ایران به کارکرد سازمان نظام مهندسی ساختمان و نظام‌های دیگر اعتقادی ندارم؛ در حال حاضر این حکومت‌ها و دولت‌ها هستند که می‌توانند در شکوفایی معماری نقش داشته باشند. این شیوه‌ی برخورد و نگرش دولت‌ها است که می‌تواند معماری خوب را در یک کشور تولید کند. محرک اصلی در معماری هر کشور، صاحبان سرمایه‌ی آن هستند؛ دولت در کشوری مثل ایران با در دست داشتن ۸۰ درصد اقتصاد، بزرگ‌ترین سرمایه‌دار است؛ این مسئله مختص ایران نیست و در مورد سایر کشورهای دنیا با دولت‌های سوسیالیستی نیز صادق است. متأسفانه ضعف‌ها و مشکلات زیادی هم¬اکنون در ایران و در بخش‌های دولتی آن وجود دارد و دولت ما به شیوه‌ی بدی با این مسئله برخورد می‌کند؛ به‌عنوان نمونه، شما هیچگاه نمی‌توانید با ملاک جدول سازمان برنامه و بودجه یک ساختمانِ با کیفیت بالا را بسازید. سازمان نظام مهندسی ساختمان هم با اتکا به بخش محدود خصوصی نمی‌تواند مقاصد عالی در معماری را به‌لحاظ سرمایه پیش ببرد. در طی ۴۵ سال گذشته هیچ فرودگاه، کتابخانه، ورزشگاه و یا بنای فاخری در معماری ایران ساخته نشده است. اصل سرمایه در دست دولت است، اما دولت توانایی برنامه‌ریزی و توزیع این سرمایه را ندارد و برای جذب مدیران و معماران لایق تمایلی از خود نشان نمی‌دهد. در حال حاضر به‌صورت محدود و در بخش خصوصی شاهد تک‌بناهای شاخص و ارزشمند در زمینه‌ی معماری هستیم؛ شرکت‌های خصوصی در زمینه‌ی نگاه کیفی به مسئله‌ی مسکن گاهی کارهایی انجام داده‌اند. شرکت سرمایه‌گذاری مسکن جنوب به‌عنوان یک شرکت دولتی یک استثنا است و علت آن را می‌توان در وجود مدیریت شایسته‌ی مجموعه، آقای «فرشاد فرزین» دانست؛ این مجموعه این فرصت را دارد که با رهبری ایشان و با استفاده‌ی دقیق از خدمات معمارانه به‌سمت خلق آثار فاخر در زمینه‌ی مسکن اجتماعی گام بردارد.
۲۰ خرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۳۹

نظرات بینندگان

نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید