مصاحبه مجله تخصصی معماری ویلا با مرجان مصطفی فرد پیرو مسکن اجتماعی

مصاحبه مجله تخصصی معماری ویلا با مرجان مصطفی فرد پیرو مسکن اجتماعی
«مرجان مصطفی‌فرد» فعالیت حرفه‌ای خود را در سن ۱۹ سالگی آغاز نمود. او در نقاشی‌هایش بیش‌تر به سبک رئال گرایش دارد و در این زمینه آثار مختلفی را خلق کرده است.
از دیدگاه او در دوران مدرن به دلیل تغییر سبک زندگی بشر، فاصله ژرفی بین هنر و زندگی روزمره ایجاد گشته که حاصل آن از بین رفتن امکان ارتقا روز افزون هنر می باشد. هنر نقاشی و معماری در کنار هم میتواند فضایی برای تفکر و تعمق ایجاد کند ، استفاده از رنگ و نقش در کنار فرم و بافت زندگی را روح می بخشد و می تواند پاسخگوی نیاز های متعالی زندگی انسان باشد . 

مرجان مصطفی فرد معمار و نقاش


نقش "ترنج" جایگاه معنوی خاصی در هنر دارد و بی‌شک کلیتی از نظمِ همراه با درک، عقل و منطق را یادآور می‌شود؛ کاربرد این نقش بر‌اساس شرحی که رفت و البته همگونی‌اش با نام ساختمان مسکونی مجاور برای نقاش حائز اهمیت بوده است.

شاخصه‌های اصلی مسکن باکیفیت از نظر شما کدام‌ها هستند؟
مسکن خوب می‌بایست پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی تمام افراد یک خانواده باشد و باید بتواند آرامش روحی افراد را در هر سنی تأمین کند.

پیش از مراحل طراحی، انجام چه مطالعاتی را برای نیل به مسکن مطلوب ضروری می‌بینید؟
نخستین گام در طراحی مسکن برای یک اقلیم خاص، جمع‌آوری داده‌هایی درخصوص شرایط جغرافیایی، آداب و رسوم، فرهنگ، مذهب، خواسته‌های اکثریت، سرگرمی و حتی شیوه‌ی برگزاری آیین‌ها در آن منطقه است.

آیا مؤلفه‌های ارزیابی مسکن مطلوب را در زمان‌ها و بسترهای مختلف متغیر می‌دانید؟
پارامترهای یک مسکن خوب در بستر زمان و مکان متغیر است. حس بی‌نهایت‌طلبیِ انسان همیشه او را در جست‌وجوی بهترین‌ها تحریک می‌کند؛ به‌همین دلیل، خواسته‌های بازار و مشتریان مدام تغییر می‌کند؛ این مهم، فرصت را برای انبوه‌سازان و فعالان حوزه‌ی مسکن فراهم می‌کند تا بسته به قدرت خریداران، برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت داشته باشند؛ از نگاه دیگر، دستمایه‌ی سودجویی فعالان این حوزه جهت ساخت مسکن با تاریخ انقضای کوتاه‌مدت نیز می‌شود. براساس هرم مازلو نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای اساسی برای ادامه‌ی حیات هستند، مسکن یکی از بخش‌های نیازهای حداقلی است که در کنار خوراک و پوشاک از اهمیت خاصی برخوردار است. مسکن حداقلی باید پاسخگوی حداقل نیازهای جسمانی مانند فراهم نمودن مکان استراحت و تأمین امنیت اعضای خانواده باشد.

بحران‌های اصلی مسکن حداقلی معاصر از نظر شما چیست؟
مفهوم مسکن حداقلی باید براساس قدرت خرید مشتریان، استانداردهای اولیه‌ی ساختمانی، شرایط آب¬و¬هوایی و زمین‌شناسی هر منطقه تعریف شود، به‌ویژه در شرایط امروز که باتوجه به تغییر اکوسیستم شاهد سیل و زلزله‌های فراوان در تمام دنیا هستیم.

مرجان مصطفی فرد معمار و نقاش
چه راهکارهای طراحی با رویکرد جبران‌سازی مسکن حداقلی در ایران می‌شناسید؟
تصمیم‌سازان حوزه‌ی مسکن در راستای پاسخگویی به نیاز بازار در بازه‌ی زمانی کوتاه‌مدت می‌توانند مقاوم‌سازی را در دستور کار خود قرار دهند، هم‌چنین افزایش طول عمر واحدهای ساختمانی با بهره‌گیری از روش‌های نوین ساخت در طولانی‌مدت می‌تواند پاسخگوی کمبود مسکن باشد.

تأمین حداقل‌های مسکن، استانداردسازی و انبوه‌سازی تا چه اندازه کیفیت زندگی انسان پیشرفته را تحت تأثیر خود قرار داده است؟ چقدر مثبت و چقدر منفی؟
تأمین حداقل‌های مسکن، استانداردسازی و انبوه‌سازی‌هایی که تا به امروز انجام شده شاید در ابتدا به آسایش افراد کمک کرده باشد، ولی بی‌تردید از نظر روابط اجتماعی، شکست‌ خورده و در فراهم کردن نیازهای اجتماعی ناموفق بوده است.

 آیا نظر مشخصی برای دسته‌بندی فضاهای آپارتمانی دارید؟
نظر من این است که فضاهای مختلف خانه ضمن حفظ حریم‌ها، ارتباط فضایی مناسبی با یکدیگر داشته باشند؛ در طبقات آپارتمان، فضای سبز در نظر گرفته شود و نیز فضاهایی که بتواند افراد را دور هم جمع کند یا باعث ارتباط همسایه‌ها شود؛ مانند پروژه‌ی "مثلث" «شرکت سرمایه‌گذاری مسکن جنوب» که با فضای ورزشی، بازیگاه کودک و سالن اجتماعات مناسب طراحی شده است؛ در نهایت، این فضاها می‌توانند در ایجاد خاطره‌ی‌جمعی و حس تعلق به مکان ساکنان نقش به‌سزایی داشته باشند.

 چه کمبودها و نیازهایی در توصیه‌ها و ضوابط طراحی مجموعه‌های مسکونی در رابطه با مجاورت و همسایگی واحدها وجود دارد؟
یکی از کمبودهایی که در محیط‌ها و مجموعه‌های مسکونی امروزی بیش‌تر به‌چشم می‌خورد، فقدان وجود فضایی است که افراد را دور هم جمع می¬کند؛ به‌همین علت، نه‌تنها همسایه‌ها یکدیگر را نمی‌شناسند، بلکه باعث کم شدن نسبی امنیت ساختمان‌ها به‌دلیل ناشناس ماندن افراد آن ساختمان می‌شود؛ این مسئله اثرات اجتماعی نامطلوبی خواهد داشت و ضعف در روابط اجتماعی مردم یک شهر را رقم خواهد زد.

 تا چه اندازه ایجاد مشاعات بین پروژه و شهر، بین بلوک‌ها و بین واحدها در یک مجتمع مسکونی ضروری است؟
یکی از مهم‌ترین ارکان مجتمع مسکونی می‌تواند همین مشاعات بین واحدها، بین بلوک‌ها، بین پروژه و شهر، ایجاد رابطه بین افراد مجتمع و درنهایت افراد جامعه باشد؛ درواقع، این مهم بر فرهنگ ما منطبق است. علم معماری در کشور ما تحت تأثیر فرهنگ غربی و بی‌توجهی به منزلت زندگی انسان‌ها قرار گرفته است؛ به‌همین دلیل، واکاوی فرهنگ و معماری ایرانی می‌تواند دغدغه‌ی فعالان حوزه‌ی مسکن باشد.

در مورد معاصریت در پروژه‌ها، مجتمع‌ها و یا شهرک‌های مسکونی پس از انقلاب چه دیدگاهی دارید؟
در بیش‌تر ساختمان‌ها و مجتمع‌ها به‌وضوح می‌توانیم بی‌هویتی و فقدان شناخت در مورد اقلیم منطقه را ببینیم؛ این مسئله خود نتیجه‌ی ناآگاهی معمار یا کارفرما نسبت به خواسته‌ها و ارزش‌های افراد و هم‌چنین سودای شهرت و سواستفاده از خریدارانی است که در رقابت برای عقب نماندن و به‌روز بودن، مسیر درست انتخاب مسکن را گم کرده‌اند؛ با دیدن هر الگوی به ظاهر زیبا کورکورانه انتخاب می‌کنند؛ با گذشت مدت زمان کمی نسبت به آن دلزده می‌شوند و سرانجام یک محله و یا شهر بی‌هویت را برای نسل آینده برجای می‌گذارند.

۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۰

نظرات بینندگان

نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید